«بیگانه» از مشهورترین و محبوبترین آثار آلبر کامو در سراسر جهان و ایران است، تا آنجا که پس از گذشت هشتاد سال از زمان انتشار آن، بیش از یازده بار به زبان فارسی ترجمه شده است.
اگر بیگانه را خواندهاید، با دنیای منحصربهفرد این فیلسوف و نویسنده فرانسوی به خوبی آشنایی دارید. کامو به ما میگوید درست و شاد زندگی کردن ارزشش را دارد! در این مطلب کوشیدهایم به مقایسه چند ترجمه از این اثر ادبی مهم بپردازیم.
1- نخستین ترجمه از علیاصغر خبرهزاده به تصحیح جلال آل احمد
این برگردان که معروفترین در میان دیگر ترجمهها به شمار میرود، در سال 1328 و توسط کانون معرفت ترجمه شد. قطعاً به دلیل داشتن نثری ساده، تا این اندازه مشهور شده است.
گواه این نثر ساده، به کار بردن اصطلاحاتی مانند «خیلی دلم برایش رفت»، «طاقباز»، «برای خوشمزگی» و «سربهتو» است که گویی خبر از لحن شیرین جلال آل احمد میدهد.
با خواندن این ترجمه، ممکن است گمان کنید داستان را یک نویسنده ایرانی نوشته است!
داستان با سه واژه معروف شروع میشود: «مامان امروز مرد.»
«امروز، مادرم مرد. شاید هم دیروز، نمیدانم. تلگرافی به این مضمون از نوانخانه دریافت داشتهام: «مادر، درگذشت. تدفین فردا. تقدیم احترامات.» از این تلگراف، چیزی نفهمیدم. شاید این واقعه دیروز اتفاق افتاده است.»
سِحر این ترجمه از آل احمد نهتنها در ابتدای کتاب، بلکه تا آخر شما را در بر میگیرد.
2- ترجمه لیلی گلستان - نشر مرکز
مقدمه سنگین این ترجمه همراه با چندین نقد مهم، یکی از ویژگیهای بارز آن است که به مخاطب اطلاعات زیادی میدهد. همچنین سعی بر آن بوده تا فضای رمانهای فرانسوی از بین نرود، بنابراین فرمی متفاوت با نثر آل احمد دارد و درک آن سختتر است.
لیلی گلستان اما مینویسد:
«امروز مادرم مرد. شاید هم دیروز. نمیدانم. از آسایشگاه یک تلگراف دریافت کردم: «مادر فوت شد. خاکسپاری فردا. احترام فائقه.» این معنایی ندارد. شاید دیروز بود.»
3- خشایار دیهیمی - نشر ماهی
شاید بتوان ترجمه دیهیمی را حد واسط میان گلستانی و آل احمد دانست. این نسخه در عین رساندن منظور با شفافیت کامل در ساختار زبان فارسی، به خوبی در حفظ ادبیات کامو امانتداری کرده است. دیهیمی علاوه بر متن فرانسوی، سه ترجمه انگلیسی از کتاب را مد نظر قرار داده است.
این ترجمه خشایار دیهیمی از پارگراف اول کتاب است:
«امروز مامان مرد. شاید هم دیروز. نمیدانم. تلگرامی از خانه سالمندان به دستم رسید: «مادر درگذشت. مراسم تدفین فردا. بااحترام.» این چیزی را نمیرساند. شاید هم دیروز بوده است.»
در انتها این مقایسه جالب را بخوانید:
استوارت گیلبرت بیگانه را به انگلیسی بریتانیایی ترجمه کرد. سپس ماتیو وارد آن را به انگلیسی آمریکایی ترجمه کرد و درباره انتخاب واژه مامان گفت:
«از واژه مامی استفاده نکردم، چون به فرهنگ آمریکایی تعلق داشت. مادر واژه سردتری است، با به کار بردن این واژه (به جای واژه مامان در اصل اثر) گیلبرت خواسته تا چیزی اساسی را در حساسیت شخصیت مورسو، شخصیت محوری داستان و رابطهاش با مادرش تغییر دهد. اگر خیلی ساده او را مادر صدا میکرد، داستان کمتر پیچیده میشد. این رابطهشان را به لحاظ روانی تغییر میداد –مادر را از پسر دور میکرد. من، در مقام مترجم، نمیتوانم رابطه آنها را تغییر بدهم.»
طبق ویژگیهای ترجمههای متفاوتی که نام برده شده، همانطور که انتظار میرود روانترین ترجمه کتاب بیگانه متعلق به دیهیمی و تخصصیترین آن متعلق به جواهری میباشد.
4- امیرجلالالدین اعلم - نشر نیلوفر
ترجمهای ادبی با زبانی سختتر از دیگر ترجمهها که در سال 1377 منتشر شد.
5- پرویز شهدی - نشر مجید
این ترجمه نیز در حفظ بعد ادبی رمان بسیار امانتدار بوده و باعث میشود هنگام مطالعه، شما با یک رمان کلاسیک و فاخر روبرو باشید.
6- امیر لاهوتی - نشر جامی و محمدرضا پارسایار - نشر هرمس
هردو دارای سادگی کلام وحجم کم. میتوان گفت با دو ترجمه نهچندان متفاوت، معمولی و کاربردی روبرو هستیم.
برترین ترجمه های جهان را بخوانید.